شنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۸۴

فرار دل ها : فرار مغزها

فرار دل ها
سال ها است كه از فرار مغزها صحبت مي كنيم. هميشه ادامه دارد و هيچ كاري حز در راه تسريع اين فرار انجام نمي دهيم. در حوزه سياست علاوه بر سياست گريزي آستانه تحمل طبقه متوسط و روشنفكر جامعه را به حداقل رسانده ايم. سيساست هاي سلبي،‌دشمن تراشي، دوستي گريزي و دوستي با كساني كه نمي توان به دوستي آن ها اميدوار بود اساس سيساست خارجي ما را تشكيل مي داده است. در حوزه سياست داخلي كتمان حقايق، دروغ پردازي، بزرگنمايي و كوچك نمايي و و ارونه سازي حقايق بخشي از فعاليت هاي عمده بوده است. عدم توجه به خواسته ها و كم داشت هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي اين قشر آن قدر در دستور كار رسمي بوده كه هميشه با سياست هاي اداري گزينشي و حراستي ممزوج و هماهنگ بوده است. رانش تحصيلكرده گان به اقمار حوزه هاي اجتماعي و علمي راهي طي شده در اين سال ها است. در حوزه هاي فرهنگي كم توجهي به اين بخش آن قدر مورد اهتمام بوده كه فرهنگ سازي عمده در تمامي حوزه ها از طريق لايه هاي بيرون از حاكميت و تفكر رسمي صورت پذيرفته است. و اين قصه بدجور ادامه دار است و شبيه به هزارو يك شب. در اقدامي انقلابي تر فرار سرمايه ها راهي را درپيش گرفت كه سال ها فرار مغزها با شتاب طي مي كرده است. نگاهي به بازار سرمايه گذاري خارجي، بازار بورس و سرمايه گذاري داخلي در بخش هاي توليدي و زيربنايي به خوبي وضعيت نابسامان شاخص ها را به نمايش مي گذارد. اما اين تمام قصه نيست. بحث اصلي من فرار ار نوع جديد است كه آن را فرار دل ها يا دل گريزي مي نامم. اين پديده در راستاي دو پديده فرار مغزها و سرمايه است ولي با شدتي بيش تر و برگشت ناپذيري كم تر. و اما اين قصه تلخ بر خلاف آن دو هنگامي كه از مرزهاي خاكي خارج شد ديگر راه برگشتي ندارد چرا كه مرزهاي احساس و عاطفه را نه تنها گم كرده بلكه پل هاي دل را پشت سر خود خراب كرده است. جايي كه ديگر آخرين بقاياي ريشه خود را سوزانده باشي چه جاي بازگشت. افسوس و صد افسوس از اين ريشه سوزي و بي ريشه سازي

یکشنبه، اسفند ۲۱، ۱۳۸۴

معرفي منابعي براي مطالعه موتورهاي كاوش و جست و جوي پيشرفته در اينترنت

راهنماي يافتن اطلاعات با كيفيت در اينترنت/آليسون كوك / ترجمه مهدي خادميان/ ويراستار دكتر محمد حسين دياني /انشارات كتابخانه رايانه اي / مشهد/1382

اصول مهندسي اينترنت/ مهندس احسان ملكيان/ تهران/ نص/ 1384

جستجوي اطلاعات در عصر اطلاعات/ آندرو لارج و لوسي تد و ريچارد هارلي/ دكتر زاهد بيگدلي/ نشر كتابدار/ 1382

تكنيك ها و ابزارهاي جستجو در اينترنت/ فاطمه فرزانه/ ناقوس / 1383
مرجع كامل كليدهاي طلايي اينترنت/ هارلي هان/ امير حسين رضوي/ ناقوس/ 1382

فوريت هاي اينترنت/ موسي جعفربيگلو/ دبيزش

www.irandoc.ac.ir
موتورهاي كاوش اسنترنت/ دكتر غلامعلي منتظر/انتشارات كوير 1384

www.searchenginewatch.com
www.searchengine.com

چهارشنبه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۴

خصوصي‌سازي در آموزش‌هاي عالي:


ستاره عصر تصدي‌گري دولت‌ها، دير زماني است كه در بسياري از كشورهاي مدرن رو به افول گذاشته است. دولت‌ها پذيرفته‌اند كه به جاي تصدي امور تولي امور را برعهده گرفته و نقش سياست‌گذار، برنامه‌ريز و ناظر را ايفا كنند. عبارت كليدي دولت بازرگان خوبي نيست آويزه گوش همه دولتمردان مدرن كشورهاي مدرن شده است. اكثر حوزه‌ها از اين قاعده كلي مستثنا نبوده و نيستند. آموزش عالي نيز از جريان خصوصي سازي دور نمانده است. هدف اصلي از خصوصي سازي در آموزش عالي ايجاد يك رابطه منطقي اقتصادي بين آموزش و اشتغال از يك سو و تنگ‌تر كردن حلقه ارتباطي جامعه و نيازهاي آن با نظام آموزشي از سوي ديگر است. هم‌چنين افزايش بهره‌وري، كارايي، كاهش هزينه‌ها، تخصيص بهينه منابع، برپايي بستر عرضه و تقاضا يا نظام مبتني بر مناسبات بازار براي آموزش عالي، نزديك كردن نظام توليد، صنعت و كارآفريني به نظام آموزش عالي از جمله دلايل ديگر خصوصي سازي در اين حوزه است. اقتصاد مبتني بر اطلاعات، مديريت تصميم‌گيري، تغييرات تركيب جمعيتي، گرايش عمومي و فراگير به مقولات آموزش و آموزش عالي، بي‌اعتمادي به نقش‌هاي تصدي‌گري دولت، كارايي و بهره‌وري بالاتر بخش غيردولتي، ظهور فن‌آوري‌هاي نوين از جمله مهم‌ترين دلايل حركت به سوي خصوصي سازي در آموزش عالي بوده است. برخلاف گذشته ديگر انباشت طلا و يا معادن و كارخانجات في‌نفسه موجد ثروت نيست. بلكه در اقتصاد نوين و مدرن ارزش اصلي در سرمايه‌هاي انساني و توليد اطلاعات است و اين موضوع بيان‌گر تغييرات عميق در نظام‌هاي آموزش عالي است. بررسي روند خصوصي سازي در آموزش عالي كشورهاي مدرن و ارايه راهكارهاي مناسب خصوصي سازي براي آموزش عالي ايران هدف اصلي اين كوته نوشت است.