عصر حاضر را با نامهايي چون عصر فراصنعتي، اطلاعات، سازمانهاي زاينده يا يادگيرنده و عصر ارتباطات نامگذاري كردهاند. با پيشرفت علوم، فنون و نيز فنآوريهاي پيشرفته نظير شبكهها، مخابرات، ارتباطات، ماهوارهها، اينترنت و ... فاصلههاي زماني و مكاني به حداقل رسيده و به قول مارشال مك لوهان، استاد علوم ارتباطات، دنياي بزرگ ما به يك دهكده جهاني تبديل شده است. در اين ميان شرايط رقابتي شديدي در عرصههاي مختلف اجتماعي، اقتصادي، سياسي، علمي، آموزشي و ... بين جوامع مختلف ايجاد شده است. امروزه ضرورت مطالعه سازمانها ، عليالخصوص سازمانهاي آموزشي به عنوان موتور محرك جوامع در مباحث توسعه امري بديهي و انكار ناپذير است. پيچيدهگي فناوري، گستردهگي اطلاعات، سرعت ارتباطات، افزايش بينظمي در محيط و تنوع نيازهاي روز به روز گوناگون شونده ادامه حيات سيستمهاي سنتي آموزش را غيرممكن ساخته است. همچنين در عرصه رقابتهاي جهاني جايگاه سازمانهاي آموزشي به عنوان تربيتكننده نيروي انساني مورد نياز دنياي آينده با رويكرد تخصصگرايي و تعامل به جايگاه ويژهاي تبديل شده است. لذا مطالعه داشتهها و كمداشتهاي سازمانهاي سنتي آموزشي براي برنامهريزي سازمانهاي يادگيرنده آينده امري الزامي است. بديهي است سازمانهاي يادگيرنده نميتوانند و نبايد ديگر صرفا سازمانهايي باشند كه فقط پيشبيني كننده آينده نزديك دهكده جهاني باشند بلكه علاوه بر عكسالعمل سريع نسبت به تغيير و تحولات جهاني و بومي با برنامهريزيهاي بلند مدت تبديل به سازمانهاي يادگيرنده تعاملي باشند. بدين مفهوم كه بر محيط علاوه بر تاثيرپذيري از آن تاثيرگذاري داشته باشند. نظريه سازمان هاي يادگيرنده يكي از نظريات مدرن است كه اولين بار توسط دكتر پيتر سنگه از اساتيد انستيتو فني ماساچوست ارايه شده است. براساس اين نظريه در اين جهان متحول و پرشتاب، سازمانها در صورتي ميتوانند مزاياي رقابتي خود را حفظ كنند كه به صورتي موجوديتي يكپارچه و واحد قادر به يادگيري سريعتر نسبت به رقبا باشند. قابليتهاي شخصي كاركنان و مديران، مدل و الگوهاي ذهني، آرمان مشترك، كار تيمي و تفكر سيستمي اصول اصلي پنجگانه اين سازمانها هستند. .
یکشنبه، دی ۲۵، ۱۳۸۴
سازمانهاي آموزشي يادگيرنده تعاملي: سازمانهاي واكنش سريع دانش مدار فردا
عصر حاضر را با نامهايي چون عصر فراصنعتي، اطلاعات، سازمانهاي زاينده يا يادگيرنده و عصر ارتباطات نامگذاري كردهاند. با پيشرفت علوم، فنون و نيز فنآوريهاي پيشرفته نظير شبكهها، مخابرات، ارتباطات، ماهوارهها، اينترنت و ... فاصلههاي زماني و مكاني به حداقل رسيده و به قول مارشال مك لوهان، استاد علوم ارتباطات، دنياي بزرگ ما به يك دهكده جهاني تبديل شده است. در اين ميان شرايط رقابتي شديدي در عرصههاي مختلف اجتماعي، اقتصادي، سياسي، علمي، آموزشي و ... بين جوامع مختلف ايجاد شده است. امروزه ضرورت مطالعه سازمانها ، عليالخصوص سازمانهاي آموزشي به عنوان موتور محرك جوامع در مباحث توسعه امري بديهي و انكار ناپذير است. پيچيدهگي فناوري، گستردهگي اطلاعات، سرعت ارتباطات، افزايش بينظمي در محيط و تنوع نيازهاي روز به روز گوناگون شونده ادامه حيات سيستمهاي سنتي آموزش را غيرممكن ساخته است. همچنين در عرصه رقابتهاي جهاني جايگاه سازمانهاي آموزشي به عنوان تربيتكننده نيروي انساني مورد نياز دنياي آينده با رويكرد تخصصگرايي و تعامل به جايگاه ويژهاي تبديل شده است. لذا مطالعه داشتهها و كمداشتهاي سازمانهاي سنتي آموزشي براي برنامهريزي سازمانهاي يادگيرنده آينده امري الزامي است. بديهي است سازمانهاي يادگيرنده نميتوانند و نبايد ديگر صرفا سازمانهايي باشند كه فقط پيشبيني كننده آينده نزديك دهكده جهاني باشند بلكه علاوه بر عكسالعمل سريع نسبت به تغيير و تحولات جهاني و بومي با برنامهريزيهاي بلند مدت تبديل به سازمانهاي يادگيرنده تعاملي باشند. بدين مفهوم كه بر محيط علاوه بر تاثيرپذيري از آن تاثيرگذاري داشته باشند. نظريه سازمان هاي يادگيرنده يكي از نظريات مدرن است كه اولين بار توسط دكتر پيتر سنگه از اساتيد انستيتو فني ماساچوست ارايه شده است. براساس اين نظريه در اين جهان متحول و پرشتاب، سازمانها در صورتي ميتوانند مزاياي رقابتي خود را حفظ كنند كه به صورتي موجوديتي يكپارچه و واحد قادر به يادگيري سريعتر نسبت به رقبا باشند. قابليتهاي شخصي كاركنان و مديران، مدل و الگوهاي ذهني، آرمان مشترك، كار تيمي و تفكر سيستمي اصول اصلي پنجگانه اين سازمانها هستند. .
اشتراک در:
پستها (Atom)