نامديريت٬ سوءمديريت و مديريت
نامديريت٬ سوءمديريت و مديريت (در ادامه مطالب مدیریتی -کارمندان در روش و منش اداری بر سه به علاوه یک دسته اند)
مديريت را تعاريف مختلفي كردهاند. در يك معنا و از يك رويكرد مديريت علم، فن و هنر تصميمگيري است. وظيفهي اصلي مدير در اين نوع رويكرد تصميمگيريهاي علمي، صحيح و موثر است. مدير ميكوشد با استفاده از مجموعهي دادهها و اطلاعات موجود يا توليد شده بر اساس وروديها/ خروجيها صحيحترين تصميمها را اتخاذ نمايد. بهرهگيري از نتايج خروجيها براي بهبود كيفيت تصميمها يكي از مهمترين هنرهاي مدير است. عموما عارضهي اصلي مديريت سوءمديريت است. سوء مديريت مانند سوء هاضمه در بدن انسان يا حيوان حالتي است در پيكرهي مديريت كه به علت وروديهاي نامناسب ساير اجزاء دچار اختلال ميشوند. سوء مديريت عملي ناآگاهانه است كه مدير بر اساس مجموعهي عواملي چون كمي دانش، نگاه غير تخصصي، كمدداشت منابع اصلي سازمان، ريسك ناپذيري يا ريسك پذيري خارج از قاعده، وروديهاي نامناسب، پردازش هاي غلط، استفاده از تكنولوژيهاي نامناسب، نداشتن استراتژي، طرحريزي استراتژيهاي غلط و درگيري در عمليات به جاي اهداف كلان سازماني، عدم شناخت جامعهي مخاطب، عدم شناخت فرصتها بالقوه و بالفعل داخلي و خارجي، كم اهميت جلوه دادن تهديدهاي بالقوه و بالفعل داخلي و خارجي، كارگزيني و به كار گماري اشتباه، چيدمان افقي و عمودي غير علمي، جايگزيني روابط بر ضوابط، دخالت در فرايند گردش كارها به جاي نظارت، غرق شدن در امور جزيي، عدم شناخت سايهي سازماني، عدم بهره گيري از نتايج تحليلهاي حاصل از خروجيها و ... اتفاق ميافتد. در مقابل واژهي مديريت اصطلاح سوء مديريت قرار ندارد. بلكه سوء مديريت بيماري منتج از مديريت ناصواب براساس اشتباهات رايج يا غيرمعمول مديريتي است. در مقابل مديريت اصطلاح نامديريت قرار دارد. واژهي نامديريت ناظر بر نوعي آگاهي معكوس و قصد و نيت است كه شخص به اصطلاح مدير با تعمد و آگاهي پيكرهي مديريت و سازمان را دچار سوء مديريت ميكند. مفهوم ضمني آگاهي معكوس دال بر حالتي است كه فردي از دانش، علوم، ابزارها و روشهاي مختلف در راستاي تحقق نيات منفي خود يا حزب متبوع يا دوستان خود استفاده نمايد. تفاوت ظريف نامديريت و سوء مديريت در اين است كه در سوء مديريت مدير ناآگاه نميداند كه راه برگزيده چارهي سازماني مناسبي براي رسيدن به سر منزل مقصود نيست. سوء نيت نداشته و تلاش ميكند پيكرهي سازمان را بهبود بخشد. تلاش ميكند از پيشنهادات مناسب بهره بگيرد. راهكارهاي گوناگوني را به اجرا مي گذارد. و در صورت وقوف و آگاهي بر بزنگاههاي سوءمديريتي سريعا در صدد رفع آنها برخواهد آمد. بر خلاف اين رويه، در نامديريت شخص مديرنما ميداند كه از دانش كافي براي مديريت سازمان برخوردار نيست و ميداند كه روش و شيوهي مديريتي وي نتايج مناسبي براي سازمان به بار نخواهد آورد و عامدانه و آگاهانه در صدد تخريب سازمان است. چنين فردي خود محصول روابط سازماني ناسالم است. فرايند گزينش وي كاملا دستوري بوده و ملاكهاي ارزشيابي كيفي شغلي در انتخاب او نقشي ندارد. نامديران در گزينش مديران سطوح مياني و پايين دستي تلاش وافري در بهرهيري از كساني ميكنند كه فرايند نامديريت را درك كرده و به آن دل سپرده باشند. مديرنمايان انتخاب شده نقشي جز تاييد منويات نامديران ارشد را ندارند. حتي با علم به اينكه تصميمات متخذه از هيچ پايه و اساس علمي و متقني بهرهاي نبردهاند. در جلسات وظايف تمامي ردههاي پايين بيان نظرات موافقشان است. اصطلاحي چون "نظر موافق شما در اين خصوص" چيست؟!! ميتواند تكيه كلام مناسبي براي نامديران ارشد باشد. نامديران به طور معمول كمترين تماس را با ردههاي پايين چه از ابعاد انساني قضيه و چه از ابعاد نظارتي دارند. نامديران به طور متناوب در نقشهاي مرغ صفت يا گربه صفت ظاهر ميشوند. براي هيچ هياهو ميكنند و براي خرابكاريهايشان سكوت پيشه ميكنند. از كاركنان سگ صفت بيشترين بهره را برده و با كاركنان اسب صفت ميانهاي ندارند. بيشترين ميزان گله را از حجم كار داشته و هميشه چندين كارتابل پر از كارهاي انجام نشدهي سازماني را به خانه ميبرند. از طرفي ديگر به همان نسبت هم كارهاي انجام نشدهي منزل را به سازمان ميآورند. از نظر تعداد مشاغل ميتوان آنها را ابوالمشاغل ناميد. در هر هيات مديرهاي، هيات تحريريهاي، كميسيون و كميتهاي، ... عضو ميشوند. سازمان بهترين محل براي انجام امور شخصي و خانه محلي براي انجام امور سازماني آنها است. بدين وسيله خود را بسيار پرمشغله معرفي ميكنند.
یکشنبه، دی ۲۴، ۱۳۸۵
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر